سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
 
جستجو
پیوندها










































































































































































طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 15
کل بازدیدها: 183452

فرشته همیشه برایم یک سوال بوده 

نه فرشته را درک کردم ونه  احساس

فرشته ها همیشه زیباترین تعریف ها رو داشتن

اما همیشه یه علامت سوال بزرگ بودن

اونا بودن در حال نبودن

وقتی هستن آدم می مونه چی بهشون بگه و وقتی نیستن تازه می فهمی چقدر چیز تو دلت بوده که می خواستی بهشون بگی

تازگیا به ندرت یه فرشته پیدا میشه

اما وقتی یه فرشته پیدا می کنی تازه مفهوم فرشته بودن رو می فهمی

اینارو نوشتم چون یه فرشته پیدا کردم 

یه فرشته که برای گفتن هر یه جمله بهش باید سه هفته تمرین کنم

خدایا فرشته ی همه ی آدمارو در پناهت نگه دار




موضوع مطلب :
ارسال شده در: شنبه 91 تیر 31 :: 6:11 عصر :: توسط :

موریانه خوردشان

هرچه تکه چوب نم زده بود خوردند 

و تنها چند حفره باقی گذاشتند 

حفره هایی که حالا نشانی از خالی بودنند

این جاهای خالی را با هیچ چیز نمی توانم پر کنم 

چون خیلی کوچکند

اما هنوز بی دلیل این خرده چوب هایی که دیگر لطفی برای موریانه ها هم نداشتند را چسبیده ام

بی دلیل

پوچ

خالی

حال و روز دلم را می گویم چنان پر شده از بدی که در حفره های خالی اش هم نمی توانم چیزیرا جا بدم

و این حفره ها به من یاد آوری می کنند که

جای خدا خالیست




موضوع مطلب :
ارسال شده در: پنج شنبه 91 تیر 29 :: 7:26 عصر :: توسط :

در همین نزدیکی 

مردکی هست خموش

ساکت و بی هنر و بی هدف و بی مردم

تا به خود می آید 

گریه اش می گیرد

او شده پروانه 

دور یک شمع سیاه

دور یک شمع سیاه

بال و پر ها می زند

شمع او خاموش است

بی دلیل بی هوش است

او هنوز ایستاده 

تا بیاید سویش

جمله ای بی معنا

تا بگوید او هم 

اندکی

خوشبخت است




موضوع مطلب :
ارسال شده در: پنج شنبه 91 تیر 22 :: 9:11 صبح :: توسط :

 

لطفا این لینک رو ببینید




موضوع مطلب :
ارسال شده در: پنج شنبه 91 تیر 15 :: 9:49 عصر :: توسط :

آه مهدی تو چقدر تنها تری

گاهی جمعه ای می شود ما نمازی می خوانیم

نیمه ی شعبانی میشودو ما شربت و دوغ و گوشفیل و آش و بستنی  می خوریم

گوشه ی دلمان را می گیرند شاید هنوز دلتنگ باشیم اما...

ما بهانه ای داریم تا برایت شمع فوت کنیم پارچه ببندیم در و خیابان ها برقصیم اما تو همین بهانه ها را هم نداری

فکر می کنم و میبینم تو با خود می گویی این همه عاشق دلکشته و دیوانه دارم که برایم همه کار می کنند اما حتی 313نفرشان هم به فکر دل خودم نیستند

اما بدان ...

گاهی به یادت هستیم شاید چراغانی دم مسجد تو را با یادمان بیاورد 

اما لطفا تو هیچ وقت از یاد ما غافل نشو

 

 

 

تــــــــــــولدت هم مبارک




موضوع مطلب :
ارسال شده در: پنج شنبه 91 تیر 15 :: 10:29 صبح :: توسط :
1   2   >