سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
 
جستجو
پیوندها










































































































































































طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 183821

از یه صبح تکراری می گویم

برای یه دانش آموز با بوغ سرویس یا ساعتش که داره خودکشی می کنه شروع میشه 

هدف:رفتن به مدرسه

تامیشه از کلاس ها در برو

زود سوار سرویس شو تا زود برسی خونه

ناهار بخور 

بخواب 

پاشو و تا میشه هول هولی بدون فکر و لذت درسارو بخون

اگه جلسه ی قبل ازت پرسیدن درس نخون

 

بعد تا یک و دو ی نصف شب تا می تونی یللی تللی کن اینترنت گردی بیهود همه ی سریال های تلویزیون و....

اگه شد بزن بیرون پارک و خیابون و اینا....

برای یه کارمند 

هدف : زود پاشو صبحونه بخور زود بزن بیرون با اوالین وسیله ای که شد اعم از اتوبوس و تاکسی خطی و مبادا برای زود رسیدن و کار بیشتر خرج کنی و تاکسی تلفنی سوارشی ها 

اقتصاد دان باش زندگی سخته

زود برو تا زود ساعت بزنی تا اضافه کار پات بنویسن تا بیشتر حقوق بگیری

البته دقت داشته باش اگه تو شرکتی هستی که از این حرفا نیست تا حد ممکن دیر برو و هر چند وقت یه بار زود تا صدای صاحب کارت در نیاد

از زیر کار در برو کار را بزار واسه اضافه کار واست به صرفه تره

از هر موقعیتی استفاده کن و چای بخور با همکارات حرف بزن دربارهی کارت تحقیق نکن بزار یه کلیشه ی روزمره باقی بمونه

بعد با کلی خستگی(که البته فکر کنم ناشی از تنبلی نه کار زیاد)برگرد خونه

غر بزن تو سر و کلهی بچه هات بزن باهاشون بازی نکن روزنامه رو بردار برون بشین رو مبل اگه فوتبال هم هست دیگه چه بهتر

ناهارتو که سر کار خوردی صبح ها هم اونقدر بدعنقی که هیشکی بات صبحونه نمی خوره شبها هم یا زود بخواب و رژیم باش یا شامتو برداز برو تو اتاقت تنها بخور

بعد زود بخواب 

برای یه مدیر کم علاقه

هدف:

مدیری یعنی حال صبح هر وقت خواستی بیدار شود

صبحونه با آرامش بعد آروم آروم برو سر کار مسئولیتو وللش خوابو بچسب

وقتی رسیدی کار بی کار اول ایمیلتو چک کن یه گشتی تو اینترنت بزن بعد اون دسته کاغذ رو میزتو هول بده تو کشو

با کارمندات بدرفتاری کن تقی به توقی می خوره از حقوقشون کم کن زودم بروخونه 

زن و بچه رو بردار برو پارک پیک نیک شهربازی و ...

برا یه دکتر عصبی،یه پرستار خسته ،یه رفتگر بدبخت،یه فروشنده ی وراج،یه.....

این یه جامعس که می تونه این شکلی نباشه

واسه یه دانش آموز کوشا 

هدف:

زود پاشو اگه بقیه خوابن صبحونه رو آماده کن هم خودت بخور هم بقیه رو بیدار کن

به موقع آماده شو و برو مدرسه 

با دقت گوش بده و یاداشت برداری کن

زنگ تفریح ها یه مروری رو درس بکن بعد استراحت کن اینجوری همون موقع فول میشی

رسیدی خونه خسته گیت در رفت ناهار رو آماده کن بخور اگه هنوز خسته ای باز هم استراحت کن

درستو با عشق بخون انگار خودت می خوای درس بدی واسش وقت بذار اینطوری از فشار شب امتحان کم می کنی

حالا کلی تا شب وقت داری می تونی کتاب بخونی کار هنری مقاله بنویس و...

شب هم سریال مورد علاقتو ببین 

و زود بخوای 

برا یه کارمند موفق:

مثل همیشه صبحونه رو آماده کن بخور زود برو سر کار از این وقتای اضافه استفاده کن و اطلاعاتتو بیشتر کن از پیش کسوتها و بزرگا سوال کن 

ارزش کارتو ببر بالا مطالعه کن 

کارتو با عشق انجام بدی زود تمومه بعد خودتم احساس رضایت داری 

سعی کن وقت هدر ندی بذار نون حلال سیرت کنه

با این احساس رضایت برو خونه مشکلاتت به زن و بچت ربط نداره باید در هر حال بخندی 

بلندشون کن برید پارک واسه یه بعد از ظهر کنار خونواده خیلی خوبه 

برایه مدیر لایق

هدف:

کارمندا که میان می بینن مدیرشون سر کاشه سخت مشغوله و همه چی راست و ریسته لیست کارای کارمنداشو گذاشته رو میزشون 

براشون جملات روحبخش نوشته زده رو دیوار اتاقشون

به آبدارچی سپرده جند روزی در هفته واسشون میوه بخره وشادشون کنه

همه چیز تو مشتشه و می تونه تو یه ربع چنان سخنرانی دربارهی کاراش بکنه که تو کفش بمونی 

و...

برا یه دکتر خوش خلق،پرستار شاداب،رفتگر منظم و فروشنده ی با حساب ...

و اینم یه جامعس

دو تا جامعه ی متفاوت که هر کدوم حاصل خود مردمن رفتارشون و...




موضوع مطلب :
ارسال شده در: شنبه 92 خرداد 11 :: 6:53 عصر :: توسط :

گفتم که بنویسم از ترسو ها 

امروز فهمیدم دور و برم پر از ترسو هاست 

باید از ترسو ها دور بود

چون ترسو ها شما رو هم ترسو می کنن

اعتماد به نفستونو تقلیل می دن 

باورتونو می گیرن 

چون اونا می ترسن

ترسو

شاید اولش این کلمه بوی تحقیر رو داشته باشه

ولی ترسو الزاما کوچیک نیست 

بلکه شایدم قدرتمنده

وقتی از یه ترسو انتقاد می کنی

می گه ایشششششششششششششششش و سرشو برمی گردونه 

طوری رفتار می کنه که همه برن طرفش 

خودشو بی گناه و تورو گناه کار جلوه می ده

می شه از اینجا به یه خصوصیت دیگه هم پی برد

مثل بی جنبه

کلا ترسو ها از انتقاد می ترسن واسه همینم استانداردشون حرف بقیش

تو این موقست که وقتی آدمای اطراف یه ترسو عوض می شن اون افسرده میشه چون باید هم شخص قبلی رو راضی نگه داره هم جدیده رو

اصطلاحا اونا مردابند و با یه سنگ کوچیک مرتعش می شن

روبروشون دریاست که همیشه در ارتعاش و تلاطمه

شاید تلاطم برای مرداب بد باشه به خاطر باطنشه چون از تغییر می ترسه ترسوئه

ولی دریا همیه در تغییره و تغییر رو دوست داره

یه نکته ی دیگه ی ترسو ها هم همینه اونا مخالف تغییرند

مثلا اگه وسط سال معلمتون عوض بشه یا یهو بگن که یه آزمون در پیشه اونا همیشه غر می زنند

گاهی اوقات ترسو ها به جای اینکه بگن ایش جوابشونو می دن اما اگه در برابرشون سکوت کنی خودشون می فهمن که چقدر بی ربط و بی پاین

ترسو ها سستن جریان همون مردابست اونا هدف مشخصی ندارند البته انتظاری هم نمی ره اونا افسارشون تو دست بقیس

از ریسک می ترسن به هیجان می گن خطر بیشتر با موج های هم سو اند البته این گاهی خوبه ولی گاهی هم نه 

مثلا خیلی چیز ها رو همه دوست دارند اصطلاحا مد ولی مد الزاما درست نیست

منظورم اینه که اگه یه پیز محبوب هست به این معنی نیست که درسته

از حضرت علی (ع)نقل شده که در راه حق از کمی رهروان نترسید 

ولی ترسو ها ترسو ان اونا با موج های غلط جامعه هم هم سو اند

در باره ی ترسو ها خیلی چیز ها هست که قابل کشفه

اگه کشف کردم تو پست های بعد می زارم شما هم کمکم کنید و خصوصیات ترسو ها رو بگید




موضوع مطلب :
ارسال شده در: شنبه 92 خرداد 11 :: 10:7 صبح :: توسط :

آیا خبر دارید؟

آیا می دانید ؟

در جریان هستید؟

خبر به شما هم رسیده؟

این را می گوییم که شما بهترینید

اینکه هیچ کسی در این کره ی خاکی و ماورای آن بهتر از شما نیست

اگر...

شاید این اگر بزرگنرین اگر زندگی شما باشد

چون شما را بهترین یا بدترین می کند

و می تکاندتان 

و تغییرتان می دهد 

شما را له می کند خرد می کند تکه تکه می کند

و این اگر اینست

اگر و تنها اگر شما از همه ی مهارت هاییتان استفاده کنید

آری در این هستی تنها خدا بالاتر از شماست آنهم به این علت که این مهارت هایی که ازشان حرف می زنم را به شما داده

و اگر استفاده نکنید می شوید پستی قعر گناه و اگر بهره برید می شوید یک بی گناه

این شما و جاده و خدا و آنچه خدا داد به شما

 




موضوع مطلب :
ارسال شده در: چهارشنبه 92 خرداد 8 :: 4:47 عصر :: توسط :