• وبلاگ : 
  • يادداشت : پير مرد
  • نظرات : 8 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + anita 
    سلام...فقط اومدم بگم ک اميدورم موفق بشي...ما همه برات دعا ميکنيم...مخصوصا مامانم! تو اين چند هفته خيلي دلم برات تنگ ميشههههه


    چي بگم از دست تو اي روزگار اي که در ناپايداري پايدار

    ديگه دستت را بذار تو دست من به تو چي مي رسه از شکست من

    ازم آرام رو بگير راحت دنيام رو را بگير از لبم جام را بگير دلخوشيهام رو بگير اما احساسي که من بهش دارم ازم نگير

    اگه گنجي سر رامه جلوي رام رو بگير اگه دنيا همه کامه همه دنيام رو بگير دلخوشي هام رو بگير ا ما احساسي که من بهش دارم ازم نگير

    اي فلک بر سر من 1 دنيا منت بگذار واسه عاشق شدنم بازم 1فرصت بگذار تو ديار بي کسيدر نمي ياد باز نفسم من گذشتن از خودم براي اون دلواپسم

    اما احساسي که من بهش دارم ازم نگير

    واااااااااااااااي...............خيلي قشنگ بود اين داستان پيرمرده،کاش همه ي مردا اين همه وفا دار بودن