|
||
جستجو
پیوندهای روزانه
پیوندها
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 12 بازدید دیروز: 6 کل بازدیدها: 188505 عجیب است ها تازگی ها متوجه ابعاد زد و نقیض زیادی در شخصیتم می شوم انگار خودم را نمی شناسم برای خودم معمای جالبی شده ام یک معمای پیچیده این هم از عوارض بزرگ شدن است چهره ی خسته و پر انرژی کودکان تازه از بازی برگشته ی گل انداخته را می بینم که نفس نفس می زنند از شدت ورجه وورجه وبا شیطنت خاص خودشان می گویند: حوصــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــله ام سر رفت! نمی دانم بخندم یا.... من می توانم ساعت ها در سکوت به نقطه ای خیره شوم و حوصله ام سر که نرود کلی هم احساس ذهن مشغولی کنم بله این هم از عوارض بزرگ شدن است کلی کار ها سخت شده اند قبلا این همه بررسی و محاسبه لازم نبود شروع می کردم و تمام اما حالا....................... همه چیز سخت شده با فکرم هزار مشکل میسازم برای خودم گاهی به خودم نهیب می زنم و می گویم : اینقدر درگیرش نشو انجام بده و تمامش کن چفدر پر عارضه است این بزرگ شدن حالا باید نگران حرف هایم هم باشم مبادا ناراحت کنم مبادا وابسته کنم مبادا اشتباه کنم حالا نگران کتاب هایی می خوانم هم هستم مقاله ها نوشته ها گفته ها نگران آنچه طرفدارش می شوم با دشمنش مبادا بیراهه بروم آخر می گویند شخصیت آدم ها در این سن شکل می گیرد مبادا آدم بدی شوم!!!! مبادا آنچه می شوم و دوستش دارم اشتباه باشد و علاقه ام مرا بی منطق توجیه کند قبلنا از این سوال ها هم برایم پیش نمی آمد بزرگ می شویم دارم بزرگ می شوم بد است بد! موضوع مطلب : منوی اصلی
آخرین مطالب
آرشیو وبلاگ
|
||