سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
 
جستجو
پیوندها










































































































































































طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 30
بازدید دیروز: 29
کل بازدیدها: 183911

از همون اول ها دوست داشتم نویسنده بشم

اما بعد نظرم عوض شد 

حالا هم می خوام نویسنده بشم هم چیزی بعد از عوض شدن نظرم به ذهنم اومد

اما بااین این حال هنوز متنی ننوشتم که تمام احساسم رو توش جاداده بوده باشم

همش به این فکر می کردم چطور ادبی ترش بکنم

واسه همین دهنم فقط و فقط درگیر نمره ی خوب انشا یا یه دفتر خاطرات آموزنده یا برگزیده شدن تو مجله ی پارسی نامه بود

حالا که دارم بهترین ساعات زندگی ام رو که ذهنم بیش از هر وقتی کار میده صرف حفظ کردن یا به قولی خرخونی میکنم

پشیمونم از وقت های از دست رفته ای که هنوز هم دارم از دستشون می دم و ککمم نمی گزه

همیشه بعد از اینکه حرف هامو می زنم می فهمم که چقدر بهتر می تونستم جواب بدم

و همیشه صد افسوس

معتقدم که باید در حال زندگی کرد ولی همش و همش به فکر امتحان فردا بودم

نمی دونم آیا فردا صبح خورشید بالا می یاد یا نه اما می دونم که هنوز هم تو فکر امتحان فردام

 




موضوع مطلب :
ارسال شده در: چهارشنبه 91 فروردین 23 :: 7:43 عصر :: توسط :

یه روزی همه می روند

این قانون زمانه است

همه می روند و باید بروند

اما گاهی ...

بعضی ها وقتی می روند

سوزی عجیب تا ابد در دلمان می ماند

زهرا هم رفت

و ما ماندیم و سوزی جانسوز

تسلیت 




موضوع مطلب :
ارسال شده در: پنج شنبه 91 فروردین 17 :: 1:32 عصر :: توسط :

توصیف خداوند را در تصویری از باران در صدای مرغ عشق در پرواز کبوتر در سکوت بیابان و در شبدر های شبنم نشسته می توان دید

روح ، روان، انسانیت، دین ، عشق، منطق(و چند کلمه ی قلمبه سلمبه ی دیگر)

همه تعریف دارند

اما 

تعریف خداوند متفاوت ترین تعریف است

فلسفه دانان در جستجوی پاسخی از برای اینند که همه چیز از چیزی به وجود آمده

پس ...

خداوند چه؟

پرسشی که توصیف خداوند را کامل می کند

دور از درکـــــــــــــــــــــــــــــــــ = خداوند




موضوع مطلب :
ارسال شده در: چهارشنبه 91 فروردین 9 :: 10:46 عصر :: توسط :

زمین نفس گرمی کشید ...

چشمانش را باز کرد...

به پرنده ها نگریست...

آری بهار آمده بود!!!!

زمین دوباره متولد شد

در حالی که ما

یکسال به مرگ نزدیکتر شده ایم!

او متولد شد ما هم متولد خواهیم شد!

چگــــــــــــــــــــــــــــــــــونه؟

بستگی دارد به...




موضوع مطلب :
ارسال شده در: سه شنبه 91 فروردین 8 :: 1:22 عصر :: توسط :

در همین نزدیکی 

آری همینجا 

همینجا

خیلی ها هستند که...

چشم هایی به تو می نگرد

و به تو غبطه می خورد

تو را می نگرند و بعد...

به خود می نگرند

دستان نیازمندی که سر شار ازآبروست

افرادی که امروز در این تعطیلات عید به تو می نگرد 

کمک کن باش




موضوع مطلب :
ارسال شده در: یکشنبه 91 فروردین 6 :: 8:54 عصر :: توسط :
<   1   2   3   >