سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
 
جستجو
پیوندها










































































































































































طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 51
بازدید دیروز: 39
کل بازدیدها: 184233

 

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب

دید.عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند.

پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: «باید ازت

عکسبرداری بشه تا جائی از بدنت آسیب و شکستگی ندیده باشه.»

پیرمرد غمگین شد، گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست.

پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند.

زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم.

نمی خواهم دیر شود!

پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می دهیم.

پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد!

حتی مرا هم نمی شناسد!

پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز

صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟

پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است...!

 

منبع:http://www.goddesses.blogfa.com/




موضوع مطلب :
ارسال شده در: شنبه 90 بهمن 15 :: 7:49 عصر :: توسط :

یا اماما  ای امام پاکان

کی تو آیی پیش ما ای خوبان

گر تو باشی زندگی گلزار است

در نبودت باغ ها چون نار است

چیست آن چیز که گویم نار است

در نبودت نار هم تنهایست

در زمان ما گلها   خارند

با تو بودن گل را خنداند

در فراقت گلها می گریند

در کنارت روز ها می خندند

گر تو آیی زندگی زیبا شود

گر نیایی روز ها تنها شوند

بیا ای ملک جان از آن تو

گر تو آیی قلب ها همراه تو

ای چراغ آسمان تار من

ای حبیب و همدم و همیار من

زندگی گه زیبا گه زشت است

گر تو باشی زشتی    زیبایست

صبر کن ای منتظر صبر کن

گر تو او را خواهی صبر کن

صبر زندگی را گه زشت گه زیبا کند

در فراق او صبر زیبا کند

در فراق او صبر همیار من

با وجودش گلها دنبال من

 

 

نوشته ی :فاطمه قاسمی




موضوع مطلب :
ارسال شده در: شنبه 90 بهمن 15 :: 7:2 عصر :: توسط :

اگر جستجو ی ثروت باعث می شود که از هر جنبه ای سلامتی ات را فدا کنی ولویت هایت تغییر کرده اند  شرایط جسمانی ات چهار چوب و محدوده ی فعالیت توست که به تو می گوید ؟آیا  در جهت درست حرکت می کنی یا نه




موضوع مطلب :
ارسال شده در: پنج شنبه 90 بهمن 13 :: 4:53 عصر :: توسط :

زمان نمی تواند هر آنچه را قبلا بخشیده است پس بگیرد:گنجینه های تو از روز های سپری شده هنوز گنجینه هستند با ارزش ترین خاطرات همیشه با ارزش خواهند ماند همان طور که ما در مسیر زندگی حرکت می کنیم

آلین آستین




موضوع مطلب :
ارسال شده در: پنج شنبه 90 بهمن 13 :: 4:50 عصر :: توسط :

گفتم خدایا سوالی دارم. گفت بپرس؟

گفتم چرا هر موقع من شادم، همه با من می خندند، ولی وقتی غمگینم کسی با من نمی گرید؟


گفت:خنده را برای جمع آوری دوست و غم را برای انتخاب بهترین دوست آفریدم.

 

منبع:http://goddesses.parsiblog.com/





موضوع مطلب :
ارسال شده در: پنج شنبه 90 بهمن 13 :: 4:47 عصر :: توسط :
<   1   2   3   4   5   >