سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
 
جستجو
پیوندها










































































































































































طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 16
کل بازدیدها: 188510

مرد بزرگ دیر وعده می دهدو زود انجام می دهد. کنفوسیوس


بهترین انسان کسی است که در حق همه نیکی کند . کنفوسیوس


آنچه را می‌شنوم، فراموش می‌کنم. آنچه را می‌بینم، به خاطر می‌سپارم. آنچه را انجام می‌دهم، درک می‌کنم. کنفوسیوس


اگر غذایی نامطبوع بخوری، آبی ناگوار بنوشی و بر خم بازوانت بالین بسازی، هنوز می توانی سرور و شادمانی را بیابی . کنفوسیوس


این خوبی که در ماست ؛ کار خداست. کنفوسیوس


اگر به راه خطا رفتی از بازگشتنش مترس . کنفوسیوس


مرد بزرگ برخود سخت می گیرد و مردکوچک به دیگران. کنفوسیوس


اگر مردم مرا نشناسند غصه نخواهم خورد ولی من اگر مردم را نشناسم افسرده خواهم شد. کنفوسیوس


اشتباه را تصحیح نکردن خود اشتباه دیگریست. کنفوسیوس


برگ در هنگام زوال می افتدمیوه در هنگام کمال می افتدبنگر که چگونه می افتی چون برگی زرد و یا سیبی سرخ . کنفوسیوس




موضوع مطلب :
ارسال شده در: یکشنبه 90 آبان 15 :: 10:27 عصر :: توسط :

پادشاهان مردم دوست برگزیدگان پروردگارند . بزرگمهر بختگان



مال هم مایه سربلندی و آسایش است ، و هم سبب خواری و پریشانی . اگر به آیین خرد صرف شود آفریننده شادی و برآورنده نام نیک است ، اما اگر بنهند و نخورند یا چنانکه باید بکار نبرند بهای سنگ و گوهر شاهوار یکی است . بزرگمهر بختگان



اگر امیدواری که رنجت بار نیکو دهد هرگز گفتار آموزگاران را خوار مدار و از فرمانشان سر مپیچ . بزرگمهر بختگان



توانگر کسی است که به آنچه خداوند توانا نصیبش کرده خرسند باشد . زیرا شوریده بخت تر و پراکنده خاطرتر از آزمند کسی نیست . بزرگمهر بختگان



بیدارترین ، هشیارترین ، و پسندیده ترین کسان ، دانای سالخورده ای باشد که دانش به تجربت آموخته است . بزرگمهر بختگان



آنکه در طلب کمال است باید خرد ور و با دانش باشد . بزرگمهر بختگان



به بسیار گفتن آبروی خود مبر . بزرگمهر بختگان



خوشا به حال پیمان منشانی که وجودشان به پیرایه پاکی و شرم آراسته شده . بزرگمهر بختگان



اگر پرسند کیستی باید هنرهای خویش را بشماری . بزرگمهر بختگان



باید پیوسته به پروردگار بی همتا رو آوریم ، در هر کاری او را بینا دانیم و باور کنیم که روزی ده مختار اوست . بزرگمهر بختگان



آز مایه نگرانی و تشویش خاطر است . بزرگمهر بختگان



در حق کسی که قدر نیکمردی نشناسد نیکی نشاید . بزرگمهر بختگان



گشاده دلان بختیارانند . بزرگمهر بختگان



آسوده حال کسی است که بردبار است . بزرگمهر بختگان



آن که آرزوی سروری دارد باید هنر بسیار داشته باشد. بزرگمهر بختگان



هرگز در کژی و کاستی نمی کوبد و جز ره رادی و راستی نمی پوید . بزرگمهر بختگان



هفت چیز نشان بی خردی است : خشم آوردن بر بی گناه ، بخشش به ناسزاوار ، ناسپاسی به یزدان ، پراکندن راز ، دست زدن به کار ناسودمند ، اعتماد به مردمان نا استوار ، لجاج و ستیهندگی در درغگویی . بزرگمهر بختگان



کسی که در انجمن خاموش بماند دل آسوده است . هوش و دل و جان از شنیدن و به خاطر سپردن سخن دانندگان توشه می یابد . بزرگمهر بختگان



هنر خردمند در این است که عیب خویش را دریابد و به رفع آن بکوشد . بزرگمهر بختگان



چون به کسی اجازه دادی که در حضورتو سخن بگوید بر او درشتی و تندی مکن و بمان تا سخنش را به پایان برد . بزرگمهر بختگان



چون دل راست اندیش و زبان راستگو باشد در کاستی و نادرستی بسته می شود . بزرگمهر بختگان



از دانش آموختن هیچ زمان ناآگاه ممان ، گرچه در این راه رنجها کشی ، مبادا که دلت از آموختن ناتوان و آشفته گردد . بزرگمهر بختگان



خرد ، آدمی را گرانبهاترین چیز است ، و خداوند خرد در هر دو جهان کامروا و سرافراز است . و اگر از خلعت خرد محروم بود دانش بجوید ، چه دانشور سرور سروران است . و اگر از آن هم بی بهره بود باید دلیر باشد و در میدان نبرد بی باک باشد تا در نظر پادشاه گرامی ، و پیوسته شاد و فرمانروا باشد .و اگر این نیز نداشت دیگر درخور زنده ماندن نیست ، و بهتر است که مرگ وی را دریابد . بزرگمهر بختگان



آنکه در آموختن جهد نمی کند هرگز نباید در انجمن دانایان لب به گفتار بگشاید . بزرگمهر بختگان



دوستان برای نخجیر دشمنان چون تیر و پیکان اند . بزرگمهر بختگان



در نظر خردمند شادیی که غم به دنبال دارد بی ارزش است . بزرگمهر بختگان



تن به تن آسانی و کاهلی نباید سپرد . کاری باش و از این راه شادی و آسایش فراهم کن . بزرگمهر بختگان



چون بخشنده ای با مستحق بخشش و کرم کرد در دل احساس شادی و فرح کند ، و ببالد . اما نیکی کردن به ناسزاوار روا نیست ، چه او هرگز قدر احسان را نمی شناسد و همچنانکه از خار خشک گل نمی روید ، ارج نهادن به نیکی را نمی داند . اگر از گنگی یا کری چیزی بپرسیم دور نیست که به گونه ای پاسخ گوید ، اما نشدنی است که نااهل و ناسزاوار قدر احسان را بشناسد و سپاس گوید . بزرگمهر بختگان



بد نژادان و بدگوهران اشتباه کار را باید از درگاه خویش براند تا نیکان از گزندشان در امان بمانند . بزرگمهر بختگان



شهریاری در خور آفرین است که مردمان راستگو و پرهیزگار از او گزند نیابند . و شراندیشان و بدان از بیمش اشتباه و گناه نکنند . بزرگمهر بختگان



رشک بردن زهر جان است ، و همنشینی و همزبانی با مردمان سخن چین و دو روی پر گزند . بزرگمهر بختگان



اگر کسی نه در وقت ضرورت سخن گفت قدرش شکسته می شود . بزرگمهر بختگان



خردمند به چیزی که اگر به دستش نیاید غمگین و دلازرده می شود ، هرگز دل نمی بندد . بزرگمهر بختگان



گرانبهاترین خلعت ایزدی خرد است . اگر زورمندی بی خرد باشد در حقیقت ناتوان و خوار و بی خریدار است . بزرگمهر بختگان



مرگ نادان به از زندگی اوست . بزرگمهر بختگان



اگر روزی به چیزی نیازمند شدی به ملک و مال و دیگر اسباب حشمت و بزرگی خویش مناز . به کار و پیشه ای بپرداز که نامت سبک و ننگین نشود . بزرگمهر بختگان



دوستی برای خود برگزین که به گاه سختی و درماندگی مددکارت باشد. بزرگمهر بختگان



در نظر مردم سخن سنج قدر سخن بیش از گنج است . بزرگمهر بختگان



کوشیدن به کار ناشدنی خلاف خرد است که در آهن به آب رخنه نتوان کرد . بزرگمهر بختگان



مبادا که از دشمن همزور بیم کنی ، اما اگر در نبرد سستی نمایی نگون بخت و شکسته می شوی . بزرگمهر بختگان



بیهوده گوی در نظر هیچ کس قدر ندارد . بزرگمهر بختگان



ستوده و نیک فرجام کسی است که دادگر و نیکنام و در کردار و گفتار به هنجار باشد . بزرگمهر بختگان



آنچه دلخواه همه است جز تن درستی نیست ، که اگر کسی روزی از آن محروم شد آرزویی جز بدست آوردنش ندارد . بزرگمهر بختگان



فر و شکوه زمانی فزونی می یابد که دانا نزدمان ارجمند باشد ، و کام بدخواه را به زهر بی اعتنایی بیالایم . بزرگمهر بختگان



برترین دانش ها یزدان پرستی است . بزرگمهر بختگان



دانایان روشندل می دانند که دوران زندگی دراز نیست ، تن آدمی از این جهان است و روان از سرای دیگر . بزرگمهر بختگان



دل در آرزوی آنچه دسترسی بدان متصور نیست نباید بست ، از آنکه مایه رنج تن و بلای جان است . بزرگمهر بختگان



کسی در شمار دانایان است که بر آنچه از دستش رفته افسوس نخورد ، از نایافته به رنج نباشد ، چون در طلب مرادی با سختی رویا رو شود سست نگردد و دل به ناامیدی نسپارد . بزرگمهر بختگان



خود را با هوس نزدیک مکن که خرد از تو روی بر می تابد . بزرگمهر بختگان



اگر خرسند و رضا باشی زندگی به دلخواه می سپاری . بزرگمهر بختگان



در آیین خرد در هر کاری اندیشه باید . بزرگمهر بختگان



برای آدمی دشمن دانا از دوست نادان بهتر است . بزرگمهر بختگان



دیو کین و دیو سخن چینی گزنده است . سخن چین هرگز جز به دروغ لب نمی گشاید . گفتارش همیشه بی فروغ است .دو روی و سخن چین از مهر یزدان بی بهره اند و از او در هراسند . بزرگمهر بختگان



هرکس گوش نصیحت نیوش داشته باشد ، و دل به آموختن بسپارد ، بسا سخنان سودمند که از دانایان بشنود . بزرگمهر بختگان



کسی که زبانش را از بد گفتن باز دارد ، و دل هیچ کس را به گفتن سخنان زشت نیازارد . بزرگمهر بختگان



به نزدیک خردمندان چهار چیز بر پادشاهان عیب است : ترسیدن در میدان جنگ ، گریز از بخشندگی ، خوار داشتن رای خردمندان ، شتابزدگی و نا آرامی و بیقراری در کارها . بزرگمهر بختگان



سخنی که سودی در آن نیست نگفتن بهتر ، چه سخن بی سود در مثل مانند، آتشی است که دودش بسیار و گرمی و فروغش سخت اندک باشد . بزرگمهر بختگان



برای نادان پیرایه ای سزاورتر و زیباتر از خاموشی نیست . بزرگمهر بختگان



فرخنده روزگار کسی است که اهرمن او را از راه راست بیرون نبرد و همواره بی گناه زندگی کند . بزرگمهر بختگان



کسی که به حکمت پروردگار معتقد و خستو باشد به بد ونیک روزگار نمی پردازد چنین بنده ای در پرستیدن یزدان بیشتر می کوشد و از بد سکالی و پیروی دیوان می پرهیزد ، ناکردنی نمی کند و از رنجه کردن بی گناهان بیزاری می جوید . بزرگمهر بختگان


نام جستن بی دلیری میسر نمی گردد ، و زمانه از بددلان بیزار است . بزرگمهر بختگان



اگر شاه به تو مهربان باشد دلیر و گستاخ مشو ، از آنکه طبع شاه چون آتش است و دل شیر از آن می هراسد . بزرگمهر بختگان



اگر کوه با همه سنگینی و عظمت و صلابت که وی راست فرمان شاه را سبک دارد تیره رای خیره سری بیش نیست . بزرگمهر بختگان



به هنگام نبرد هوشیار و نگهدار تن خویش باش . چون دشمن در برابر تو ایستاد بر آشفته مشو و تدبیر نیکو کن . بزرگمهر بختگان



دل کسی که خاطر شاه دادگر از او مکدر باشد جایگاه دیو است . بزرگمهر بختگان



هر کس را سرنوشتی مقدر است . یکی روز و شب در طلب سربلندی و سروری به جان می کوشد و بهر ه اش جز خستگی و فرسودگی و نامرادی چیزی نیست . به تعبیر دیگر در کنار چشمه روشن و گوارا تشنه می ماند. از سوی دیگر بی هنری بختیار ، بی آنکه تن به کار و کوشش بسپارد ، روزگار بر او می خندد و از همه گونه آسایش و آرامش برخوردار می گردد . پروردگار چنین خواسته و تدبیر بر تقدیر کارگر نمی افتد . بزرگمهر بختگان



دانش برترین داده های یزدان پاک است . خردمند همیشه سرور است ، بزرگمهر بختگان



هر که تن درست و نیرو دارد هرگز سخن نادرست نمی گوید . دروغگویان همه بیمار و ناتوان و زبون اند . بزرگمهر بختگان



آنکه طالب آسایش جان و تن است باید شکیبا و بردبار باشد ، در دوستی و داد و ستد با مردم کژی و کاستی و فریبکاری نکند . چون گناهی از کسی بیند و بر او دست یابد ببخشد ، و کینه خواه و تیز خشم و دشمن سوز و نا بردبار نباشد . بزرگمهر بختگان



آنکس بر خویشتن نگهبان دارد که برای رسیدن به هوس و آرزوهای کوچک قدر نیکخویی و جوانمردی را نشکند ، و اگر فزونی و کامیابی بد روزگار را دید تن به پستی و زبونی نسپارد . بزرگمهر بختگان



بخشنده نیکخوی آن کس است که به بخشش جانش را آراسته گرداند . دور از جوانمردی است که بخشنده بر آن کسی که چیزی به او داده یا خیری رسانده منت نهد . بزرگمهر بختگان



ده چیز بر ده گروه خاصه بر دانش پژوهان نکوهیده است : دروغ گفتن به فرمانروا ، سپهبدی که زر بر سپاه خویش نپراگند ، مرد سپاهی که از پیکار بهراسد ، دانشمندی که چون چیزی در نظرش مطبوع افتد دل به هوس سپارد و از گناه نترسد ، پزشکی که خود بیمار و دردمند شود . تنک مایه ای که به دروغ به سرمایه و دارایی خویش نازد ، سفله ای که بر هر کس که چیزی دارد رشک برد ، خردمندی که زود خشم بود ، و به چیز کسان طمع ورزد ، کسی که رهنمایی از نادان امید دارد ، و آنکه کارگاه و یا بنیادی سترگ را به کاهلی سپارد ، و بی خردی که خردجوی نباشد . بزرگمهر بختگان



آدمی باید از گناه بپرهیزد ، هر چه را به خویش نمی پسندد به دوست و دشمن خود روا ندارد . بزرگمهر بختگان



خرد بر سر جان چون افسری تابنده است و مدارا و مهربانی به قدر همسنگ خرد است . بزرگمهر بختگان



آنکه به خداوند پاک و مهربان بیش از دگران امید و بیم بسته است ، بیش از همه در خور ستایش است . بزرگمهر بختگان



روشندل و نکته دان کسی است که سخنان کوتاه و پر معنی بگوید . بزرگمهر بختگان



دل اهل دانش وقتی شاد می گردد که بردبار بوده و مردم بی شرم را به خویش نزدیک نکند . بزرگمهر بختگان



زورمندترین و پر گزنده ترین اهرمن آز است ، که دیوی است ستمکار و دیر ساز . بزرگمهر بختگان



خردمند هرگز غم آنچه را از دستش رفته نمی خورد ، حتی اگر عزیز ترین کسش مرد و وی را به خاک سپرد ، شکسته غم و درد نمی گردد ، دیگر آنکه مرد خردور از نادیدنیها چنان دل می کند که باد از بید می گذرد . بزرگمهر بختگان



همرزمان هوشیار اختیار کن ، و اگر خصم بر تو تیز گردیداز او برمتاب . اما چون یقین کردی که در برابر او تاب پایداری نداری به جنگ مکوش و با خصم پر توان میاشوب . بزرگمهر بختگان



در خوردن اندازه نگهدار که پر خوردن مایه زورمندی نیست . بزرگمهر بختگان



چون دانستی که خدا از خاکت آفریده کردنکشی و خود رایی مکن . بزرگمهر بختگان



اگر بخردی هرگز گرد بدی مگرد ، که نیکوترین کسان آن بود که بیرون و دترونش پاکیزه و نیک باشد . بزرگمهر بختگان



دل آدمی بنده آرزوست ، سرشتها یکسان نیست ، هر کس خویی دارد ، و جویا و خواهان چیزی است . بزرگمهر بختگان



خرد در نظر گاه مردمان آزاده و نیکخو جهان پر از شادی و شکوه می نماید . بهره خردمندان و امید واران همیشه شادکامی است . بزرگمهر بختگان



دبیر اگر رایمند و هوشمند باشد ، خط نیکو بنویسد ، کم گو ، پارسا، شکیبا ، با دانش ، راستگوی، وفادار ، و تازه روی باشد شرف همصحبتی فرمانروا را می یابد . بزرگمهر بختگان



هر که را زر و سیم و خواسته است باید در خرج کردن اندازه نگهدارد ، نه چندان گشاده دست باشد که مدتی کوتاه بی چیز و بینوا گردد ، و نه چندان در نگهداری آن بکوشد و برخود سخت بگیرد که به مال اندوختن و خست طبع منسوب و معروف شود . بزرگمهر بختگان



هرگز سخنی که خرد نپسندد بر زبان میاور . بزرگمهر بختگان



دانا هرگز برده و زبون خواسته نمی شود ، و در راه اندوختن مال ، خویش را در تنگی و رنج نمی افگند .اما خصم خرد و روان روشن ، کردار بد است . بزرگمهر بختگان



شتاب زدگی از سبکساری باشد ، و هر که شتابزده باشد و آهستگی ندارد همواره پشیمان و غمناک باشد ، و مردم سبکسار در چشم مردمان حقیر باشد . بزرگمهر بختگان



فرو ریزی سلسله های بزرگ از آن جهت است که بر کارهای بزرگ کاردان خُرد و نادان گماشتند ، و دیگر آن که دانش را و اهل دانش را دشمن داشتندی . بزرگمهر بختگان



خردوران همیشه به راه آزادگان و راستان می روند . بزرگمهر بختگان



خود رایی و خودبینی ، همه کام و مراد خود طلبیدن و دیگران را نامراد و خوار و زبون خواستن ، راه اهرمن ، و دل به بهی و نیکی سپردن راه یزدان است . بزرگمهر بختگان



آنکه پیروی خرد است دل به هوس نمی سپارد . بزرگمهر بختگان



هر که را جان نگهبان تن باشد و خرد به او فرمانروایی کند زندگیش سراسر آسایش و روشنی است. بزرگمهر بختگان



توانگر راستین کسی است که آز در دلش راه نیافته است . بزرگمهر بختگان



شاه به دانایی و خاطر نگهداشتن مردمان نامبردار است نه به خودستایی و کبر و خودبینی و بیدادگری . بزرگمهر بختگان



پرحرف را که دشمن راستی و خصم روان پاک است هرگز نپذیر . بزرگمهر بختگان



بیزاری بجوی از کسی که دریغش می آید که کسی از نیکی و یاری کس دیگر بهره یابد ، نه دانشور است و نه می خواهد که از دانش دیگران سود جوید . بزرگمهر بختگان



دانای روشندل کسی است که به فرمان دیو از راه یزدان پاک جهان آفرین برنگردد. بزرگمهر بختگان



آنکه خشم بر او چیره نشود و بر گنهکار سخت نگیرد از گزند در امان است . بزرگمهر بختگان



دیو خشم چنان پر جوش و خروش است که هوش و خرد را زبون خویش می کند . دیوی پر آژنگ چهر که به هیچ مهربانی آرام نگیرد . بزرگمهر بختگان



هر کس از بند آز برهد ، و پیوسته بی نیاز بماند براستی نیکبخت است . بزرگمهر بختگان



ناسپاس رای و شرم ندارد . بزرگمهر بختگان



خرد در پیکار با دیوان برنده ترین سلاح ها ااست در برابر شمشیر تیز دیو ، خرد جوش است و جان بدان روشن . بزرگمهر بختگان



درگاه فرمانروا بسان دریاست ، جوینده ای از دریا ریگ به کف می آورد و دیگری دُر شاهوار . بزرگمهر بختگان



کسی که بنده گنج و درم نباشد هرگز پراگنده خاطر و دژم نمی گردد . بزرگمهر بختگان



هیچکس پر آوازه و به نیکی سمر نمی گردد مگر آنکه از بدیها بپرهیزد . بزرگمهر بختگان



برای رسیدن به هدف و مقصود بهترین راه آن است که از راه راست رو نگر داند و از گناه بپرهیزد ، بی گمان آرام ، و کام و نام نصیبش می شود . بزرگمهر بختگان



کسی که به آنچه دارد رضا و خرسند است هرگز رنج و تیمار و بدی در دلش راه نمی یابد . بزرگمهر بختگان



ارزش هر کس به قدر خرد اوست . بزرگمهر بختگان



مردم خوش منش خویشتن دار همیشه در نظر همگان گرامی اند . بزرگمهر بختگان



خردمندی که بخشنده و دانشور و دادگر و نژاده باشد هرگز بد خو نمی شود . بزرگمهر بختگان



گیتی همه فسانه و باد است ، و آنچه بر آدمی می گذرد سراسر خواب و خیال را ماند ، آنچنانکه آدم وقتی از خواب بیدار می شود از آنچه به خواب دیده اثر نمی یابد ، تلخیهای و شیرینی های زندگی نیز پایدار نمی ماند . بزرگمهر بختگان



سخنهای بلند و نیکو را فراموش مکن که سخن بر تخت شاهی تاج است . بزرگمهر بختگان



خرسندترین آدم کسی است که دل از مهر و موافقت گردان سپهر برگیرد . بزرگمهر بختگان



امید ، آهستگی و ملایمت زندگی را روشن و شیرین می کند ، خشم و تیزی مایه رنج و بلاست . آهسته رو از عیبجوی می گریزد و شرم و آهستگی را دوست می دارد . بزرگمهر بختگان



آن کس که به آموختن کوشاتر و گوشش به دانش نیوشاتر است ، امیدوارترین کسان است . بزرگمهر بختگان



کسی لیاقت سرفرازی و سروری را دارد که فروتن ، بخشنده باشد ، بکوشد ، بجوید ، با همراهان همدل در طلب دانش و تجربه سفر کند ، و همیشه با همه کس به مدارا و آهستگی رفتار نماید . بزرگمهر بختگان



کسی که دلش از بیم نداری و بینوایی نلرزد وجودش همیشه لبریز شادی است . بزرگمهر بختگان



بد خو چنان به رنج اندر است که از زندگانی و تندرستی و خواسته لذت نمی برد . بزرگمهر بختگان



سنگین ترین چیزها برای آدم بار گناه است . بزرگمهر بختگان



بهترین خو سازش و آشتی خواهی است . بزرگمهر بختگان



هر که نیک نهاد و پاک منش و کوشا باشد ، به آنچه سزاوار است می رسد . بزرگمهر بختگان



بیهوده گویان پند آموزند ، زیرا هشیاران عیب ایشان را به دیده می نگرند و از بیهوده گویی می پرهیزند . بزرگمهر بختگان




موضوع مطلب :
ارسال شده در: یکشنبه 90 آبان 15 :: 10:26 عصر :: توسط :

میدان جنگ می تواند میدان دوستی نیز باشد اگر نیروهای دو طرف میدان به حقوق خویش اکتفا کنند . نادر شاه افشار

سکوت شمشیری بوده است که من همیشه از آن بهره جسته ام . نادر شاه افشار

تمام وجودم را برای سرفرازی میهن بخشیدم به این امید که افتخاری ابدی برای کشورم کسب کنم . نادر شاه افشار

باید راهی جست در تاریکی شبهای عصیان زده سرزمینم همیشه به دنبال نوری بودم نوری برای رهایی سرزمینم از چنگال اجنبیان ، چه بلای دهشتناکی است که ببینی همه جان و مال و ناموست در اختیار اجنبی قرار گرفته و دستانت بسته است نمی توانی کاری کنی اما همه وجودت برای رهایی در تکاپوست تو می توانی این تنها نیروی است که از اعماق و جودت فریاد می زند تو می توانی جراحت ها را التیام بخشی و اینگونه بود که پا بر رکاب اسب نهادم به امید سرفرازی ملتی بزرگ . نادر شاه افشار

از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت . جوانی که از آرمانهای بزرگ فاصله گرفت نه تنها کمک جامعه نیست بلکه باری به دوش هموطنانش است . نادر شاه افشار

اگر جانبازی جوانان ایران نباشد نیروی دهها نادر هم به جای نخواهد رسید . نادر شاه افشار

خردمندان و دانشمندان سرزمینم ، آزادی اراضی کشور با سپاه من و تربیت نسلهای آینده با شما ، اگر سخن شما مردم را آگاهی بخشد دیگر نیازی به شمشیر نادرها نخواهد بود . نادر شاه افشار

وقتی پا در رکاب اسب می نهی بر بال تاریخ سوار شده ای شمشیر و عمل تو ماندگار می شود چون هزاران فرزند به دنیا نیامده این سرزمین آزادی اشان را از بازوان و اندیشه ما می خواهند . پس با عمل خود می آموزانیم که پدرانشان نسبت به آینده آنان بی تفاوت نبوده اند .و آنان خواهند آموخت آزادی اشان را به هیچ قیمت و بهایی نفروشند . نادر شاه افشار

هر سربازی که بر زمین می افتد و روح اش به آسمان پر می کشد نادر می میرد و به گور سیاه می رود نادر به آسمان نمی رود نادر آسمان را برای سربازانش می خواهد و خود بدبختی و سیاهی را ، او همه این فشارها را برای ظهور ایران بزرگ به جان می خرد پیشرفت و اقتدار ایران تنها عاملی است که فریاد حمله را از گلوی غمگینم بدر می آورد و مرا بی مهابا به قلب سپاه دشمن می راند … نادر شاه افشار

شاهنامه فردوسی خردمند ، راهنمای من در طول زندگی بوده است . نادر شاه افشار

فتح هند افتخاری نبود برای من دستگیری متجاوزین و سرسپردگانی مهم بود که بیست سال کشورم را ویران ساخته و جنایت و غارت را در حد کمال بر مردم سرزمینم روا داشتند . اگر بدنبال افتخار بودم سلاطین اروپا را به بردگی می گرفتم . که آنهم از جوانمردی و خوی ایرانی من بدور بود . نادر شاه افشار

کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عمرم بوده است . نادر شاه افشار

هنگامی که برخواستم از ایران ویرانه ای ساخته بودند و از مردم کشورم بردگانی زبون ، سپاه من نشان بزرگی و رشادت ایرانیان در طول تاریخ بوده است سپاهی که تنها به دنبال حفظ کشور و امنیت آن است . نادر شاه افشار

لحظه پیروزی برای من از آن جهت شیرین است که پیران ، زنان و کودکان کشورم را در آرامش و شادان ببینم . نادر شاه افشار

برای اراضی کشورم هیچ وقت گفتگو نمی کنم بلکه آن را با قدرت فرزندان کشورم به دست می آورم . نادر شاه افشار

گاهی سکوتم ، دشمن را فرسنگها از مرزهای خودش نیز به عقب می نشاند . نادر شاه افشار

کیست که نداند مردان بزرگ از درون کاخهای فرو ریخته به قصد انتقام بیرون می آیند انتقام از خراب کننده و ندای از درونم می گفت برخیز ایران تو را فراخوانده است و برخواستم . نادر شاه افشار




موضوع مطلب :
ارسال شده در: یکشنبه 90 آبان 15 :: 10:22 عصر :: توسط :

دانایی توانایی به بار می آورد ، و دانش دل کهن سالان را جوان می سازد . فردوسی خردمند

گوش شنونده همیشه در جست و جوی سخن خردمندانه و حکیمانه است . فردوسی خردمند

خرد برترین هدیه الهی است . فردوسی خردمند

خرد و دانش مرد دانا در گفتار او هویداست . فردوسی خردمند

کسی که خرد ندارد همواره از کرده های خویش پشیمان و در رنج است . فردوسی خردمند

بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است . فردوسی خردمند

خرد مانند چشم هستی و جان آدمی است و اگر آن نباشد چگونه جهان را به درستی خواهی گذراند . فردوسی خردمند

اولین مرحله شناخت آفرینش همانا خرد است چشم و گوش و زبان سه نگهبان اویند که لاجرم هر چه نیکی و شر است از همین سه ریشه می گیرد .و افسوس که بدنبال کنندگان خرد اندکند باید که به سخن دانندگان راه جست و باید جهان را کاوش نمود و از هر کسی دانشی آموخت و یک دم را هم برای آموختن نباید از دست داد . فردوسی خردمند

خداوند درهای هنر را بر روی دانایان دادگر گشوده است . فردوسی خردمند

کسی به فرجام زندگی آگاه نیست ، خداوند هم نیازی به عبادت بنده ندارد . فردوسی خردمند

دانش ارزش آن را دارد که به خاطر آن رنج ها بکشی . فردوسی خردمند

به این زمین گرد که بسرعت می گردد بنگر که درمان ما در آن است و درد ما نیز ، نگاه کن و ببین که نه گردش زمانه آن را می فرساید و نه رنج و بهبودی حال بشر آن را به آتش می کشد ، نه آرام می شود و نه همچون ما تباهی می پذیرد . فردوسی خردمند

روح و روان و دل جهان روشن است و زمین را بی دریغ روشن می سازد خورشید از خاور برخاسته بسوی باختر که مسیری درست و بی نظیر است ای آنکه همچون آفتاب لبریز از نور و خردی تو را چه شده است که بر من نمی تابی ؟!! . فردوسی خردمند

چراغ مایه دفع تاریکی است ، بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است ، که از آن دوری باید جست . فردوسی خردمند

بی خردی است، که بگویم کسی بدی را بی بهانه (دلیل )انجام می دهد . فردوسی خردمند

رنج منتهی به گنج را کسی خریدار نیست . فردوسی خردمند

اگر برای انجام کاری بزرگ ، زمان نداری .بهتر است بی درنگ آن را به دیگران بسپاری . فردوسی خردمند

کتاب زندگی گذشتگان ، جان تاریک را روشنی می بخشد . فردوسی خردمند

این جهان سراسر افسانه است جز نیکی و بدی چیزی باقی نیست . فردوسی خردمند

فرمان ایزد به جهانداران داد و دهش است . فردوسی خردمند

کسی که به آبادانی می کوشد جهان از او به نیکی یاد می کند . فردوسی خردمند

آنکه آفریننده و با فر است در این جهان رنج های بسیار خواهد خورد . فردوسی خردمند

از بزرگان تنها رنجهاست که باقی می ماند . فردوسی خردمند

جایگاه پرستش گران کوهستان است . فردوسی خردمند

آزادگان را کاهلی ، بنده می سازد . فردوسی خردمند

فرمانرویانی که گوش به فرمان مردم دارند در زندگی جز رامش و آوای نوش نخواهند شنید . فردوسی خردمند

کسی که بر جایگاه خویش منم زد بخت از وی روی بر خواهد تافت . فردوسی خردمند

خسروی بزرگتر ، بندگی بیشتر می خواهد . فردوسی خردمند

ابلیس مانند نیکخواهان پیش می آید ، ابتدا عهد و پیمان می گیرد ، سپس راز می گوید . فردوسی خردمند

آنگاه که هنر خوار می گردد جادو ارجمند می شود . فردوسی خردمند

دیوان که فرمانروا و دست دراز شدند سخن از نیکی را هم باید مانند راز گفت . فردوسی خردمند

جز مرگ را ، هیچ کسی از مادر نزاد . فردوسی خردمند




موضوع مطلب :
ارسال شده در: یکشنبه 90 آبان 15 :: 10:21 عصر :: توسط :

اُرد بزرگ : گفتگو با خردمندان و دانشوران ، یک گوهر و پاداش کمیاب است .


اُرد بزرگ : گیتی ، برای آدم ، آن اندازه کوچک است ، که مجالی برای کژی و ناراستی باقی نمی گذارد .


اُرد بزرگ : گاهی تنها درمان روانهای پریشان ، فراموشی است.


اُرد بزرگ : چو گرمای تن مردان کهن به آسمان پر کشید به گرمای خود ، تن هواخواهان اندیشه خویش را گرما دهند .


اُرد بزرگ : خودبینی ، چنبره و محیط گیراییش درون است و افتادگی ،  پیرامون  و بیرون ماست و این می تواند همگان را به سوی ما بکشاند


اُرد بزرگ : اگر برای رسیدن به خواهشها و آرزوهای خویش زور گویی پیشه کنیم ، پس از چندی کسانی را در برابرمان خواهیم دید که دیگر زورمان بدانها نمی رسد .


اُرد بزرگ : خرد ، باید نخستین خواست آدمیان باشد . چرا که بی خرد ، چیزی برای خود ندارد .


اُرد بزرگ : خودرای ، تجربه مرگبار تنهایی را ، پیش رو دارد .


اُرد بزرگ : خوار نمودن هر آیین و نژادی به کوچک شدن خود ما خواهد انجامید .


اُرد بزرگ : خودخواهی ، کاشی سادگی  روانت را ، خواهد شکست .


اُرد بزرگ : خموشی ، دری به سوی نگاه ژرف تر است .


اُرد بزرگ : خوش نامی بزرگترین فر و افتخار هر آدمی است .


اُرد بزرگ : خودت را بشناس اما به آن مبال


اُرد بزرگ : خواهش مراد از مرید خاموشی و ژرف نگریست ، و خواهش مرید از مراد ، نشان دادن مسیر پیشرفت .


اُرد بزرگ : انگاره ای (ذهنی) که نتواند آینده ای زیبا را مژده دهد ناتوان و بیمار است .


اُرد بزرگ : دل کیهان را که بگشاییم این سخن را خواهیم شنید " هر کنشی واکنشی را در پی دارد " پس بر این باور باشید ! همه کردار ما چه خوب و چه زشت ، بی بازگشت نخواهد بود .


اُرد بزرگ : دست استاد خویش را ببوس ، چون او هم پدر است هم پرورنده خرد و راهنمای زندگی .


اُرد بزرگ : در هر سرنوشتی ، راز و اندیشه ای نهفته است .


اُرد بزرگ : در خواب می توانی نیروی روان خویش را بنگری .


اُرد بزرگ : در دوی زندگی ، همیشه هماورد را شانه به شانه ات بپندار و همیشه با خود بگو تنها یک گام پیشترم ، تنها یک گام .


اُرد بزرگ : زیباترین خوی زن ، پاکدامنی اوست


اُرد بزرگ : رَد راستی ، رَد خویشتن است


اُرد بزرگ : رویش باغ سکوت ، در هنگامه غوغا ارزشش را نشان می دهد


اُرد بزرگ : رهایی و آزادی ، برآیند پرستش خرد است و دانایی


اُرد بزرگ : رسیدن به بن و سرچشمه زندگی تنها با شستشوی اندیشه از نابخردی و پندار از ناپاکی است


اُرد بزرگ : رازها در هنگامه شادی و پایکوبی آدمی است . اساس فراموش شده جهان فلسفه ، تعریف درست این چگونگی هاست .


اُرد بزرگ : دارایی با ارزشتر از تندرستی ، نمی شناسم


اُرد بزرگ : پیرامونیان ما چه بخواهیم و یا نخواهیم بر اندیشه های ما رخنه و اثر خواهند کرد


اُرد بزرگ : توان آدمیان را، با آرزوهایشان می شود سنجید


اُرد بزرگ : ریگهای ساحل خرد ، نشیمنگاه پندارهای پاک و شبانه توست


اُرد بزرگ : تنها مادر و پدر خواست های فرزند را بی هیچ چشم داشتی بر آورده می سازند


اُرد بزرگ : پیوند پاک ، پیوندی ابدی است


اُرد بزرگ : پرنده کوچک دلت را برای من در بند مکن


اُرد بزرگ : پشیمانی، اولین گام برای پوزش است.


اُرد بزرگ : پرتگاه می تواند بر آورنده روان و یا کشنده تن باشد .


ارد بزرگ : پیران جهان دیده برای گفتگو  سدی برپا نمی کنند .


اُرد بزرگ : برای آنکه درویش شوی ، نخست با خود یکی شو .


اُرد بزرگ : برای آنکه پرواز کنی ، پیکر خویش را به حال خود رها مکن .


اُرد بزرگ : برای گردش دوروزه ، توشه ای سه روزه همراه ببر ، و اگر توان رسیدن به خواسته زندگی ات را  دو هزار گام می دانی خود را آماده پیمودن سه هزار گام بنما ، چرا که شتاب در هنگام رهسپاری نباید کم شود .


اُرد بزرگ : برای ماندگاری ، پنداری جز پاکی روان نداشته باش .


اُرد بزرگ : برای نزدیکی و همگرایی دودمان خویش ، کمک بهم و ستیز با نادانی و ناراستی را در پیش گیرید .


اُرد بزرگ : برای بدست آوردن گنج خموشی ، بارگاه دانش ات را بزرگتر بساز .


اُرد بزرگ : تمنای واپسین آدمی ، شناور شدن در بسامدهای گیتی است
بسامدها : امواج

 




موضوع مطلب :
ارسال شده در: یکشنبه 90 آبان 15 :: 10:8 عصر :: توسط :
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >